بسیاری از ویژگی های یک روانشناس کودک یا ویژگی های یک مشاور کودک خوب با هر روانشناس قابل مقایسه است، اما مهارت های کودکان باید بر روی لیزر متمرکز شود. کودکان، چه خردسال و چه نوجوان، با نقطه رشد متفاوتی در زندگی خود روبرو هستند. از نظر بیولوژیکی و از نظر تجربیات. تئوری ژان پیاژه و مراحل رشد شناختی این نظریه را تایید میکند که انسانها – کودکان – بر ساختار ذهنی جهان میسازند که با رشد مغزشان تکامل مییابد. در ادامه مجله اینترنتی کارگو را همراهی کنید.
به خاطر سپردن تفاوتهای رشدی کودک یکی از تمایزهای کلیدی بین درمان با کودک در مقابل بزرگسالان است و دانشآموزان باید این را در حین حرکت در آموزش خود و جمعآوری مهارتهای مورد نیاز برای روانشناس بودن کودک در نظر داشته باشند.
- تجزیه و تحلیل: روانشناسان کودک افرادی تحلیلی هستند که مشاهدات را انجام می دهند و از آنها تشخیص های مناسب می دهند. این تحلیل میتواند بر حوزههای مختلف روانشناسی هنگام کار با کودکان متمرکز شود، که ممکن است شامل روانشناسی رشد، روانشناسی نوجوان یا آسیبشناسی روانی باشد.
- حل مسئله: روانشناسان کودک مجموعه خاصی از ارزیابی ها و روش های تشخیصی را می آموزند. اینها به غیر از مهارت های نرم مانند ارتباط و گوش دادن هستند که در یک برنامه تحصیلی بر آنها تأکید می شود. درمانگران باید تفاوت های ظریف مشکلات مربوط به تجربیات دوران کودکی، مانند قلدری را بیاموزند. آنها همچنین برای کمک به کودکان، کار با معلمان، والدین، خدمات اجتماعی و موارد دیگر به منظور درمان یک مشتری، به رویکردی مشارکتی تر عادت خواهند کرد. اگر نوجوانی را تخصص خود قرار دهند، مراحل رشد نوجوانی را تا بزرگسالی جوان یاد خواهند گرفت و تئوری های پیرامون آن را برای نیازهای شناختی مراجعان به کار خواهند برد.
- تحقیق: روانشناسان کودک به مطالعه و کشف بینش هایی در مورد رشد ناخودآگاه و آگاهانه کودک می پردازند. آنها به دنبال راه هایی برای کمک به کودکان برای مقابله با اضطراب، بیش فعالی و سایر شرایط روانی هستند. محققین فعال باید مجموعه خاصی از استانداردهای اخلاقی را برای مطالعه کودکان در نظر بگیرند و بتوانند رویه ها و معادلات آماری اولیه را پردازش کنند. علاوه بر این، آنها باید ابزارهای لازم برای به کارگیری تحقیقات را در عمل حرفه ای داشته باشند.
- مشاهده: این ممکن است به طور طبیعی برای برخی از درمانگران پیش بیاید، اما یادگیری آنچه که باید مشاهده شود بخشی از آموزش روانشناس در دانشگاه و در عمل است. روانشناسان کودک نشانه های غیرکلامی را برای تشخیص انواع شرایط کودکی از افسردگی گرفته تا اختلال وسواس فکری جبری جذب می کنند.
هر چند کسب و توسعه این مهارتها دلهرهآور به نظر میرسد، روانشناسان کودک باید به خاطر داشته باشند که این مهارتها به یک هدف نهایی منجر میشوند که تأثیری چشمگیر و فراموشنشدنی بر سلامت روانی کودک دارد. این ممکن است نه تنها شرایط آنها را در دوران کودکی بهبود بخشد، بلکه شرایط روانی آینده را که آنها باید در بزرگسالی مدیریت کنند، متوقف می کند. این عنصر منحصر به فرد کار به عنوان روانشناس کودک است.